سکوتم را شکستم

ساخت وبلاگ

زندگی رو به روال خودش داره پیش میره

و منم در جریان این زندگی همچنان پیش میرم

امروز بابای بچه ها زنگ زده بود و ی سری حرفا زد

ولی هر وقت زنگ می زنه وجود من پر از استرس میشه

صداش رو ک می شنوم پرت میشم به گذشته ها

اصلا دوست ندارم صوتی صحبت کنم

ابدن

سکوتم را شکستم...
ما را در سایت سکوتم را شکستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : harfhaikhodemony بازدید : 30 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1402 ساعت: 15:14

واقعا دلم می خواد برای امام حسین و عزاش گریه کنم

واقعا دلم می خواد تو مجلسش بشینم و عزداری کنم

ولی نمی تونم

انگار اشکی برای ریختن ندارم

ی حالیم

فقط دلم ی گوشه دنج و سکوت و بغل کردن زانوهامو می خواد

اصلا روضه ها بگوی ذره تو دلم میره نمیره

از این حالم بدم میاد

یعنی امام حسین دوسم نداره

یعنی انقد بنده بدی شدم که خدا راضی نیست تو عزای امام حسین اشک بریزم

سکوتم را شکستم...
ما را در سایت سکوتم را شکستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : harfhaikhodemony بازدید : 36 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1402 ساعت: 15:14

دیروز صبح چشامو که باز کردم پیام تهدید امیز داداشمو دیدم

من کلا هفته درگیر کارم

درگیر اموزشم

ته اش دو هف ته ی بار برم دیدن حسین

ته اش داداشم بگه از ازادی که داری سو استفاده نکن

چیکار کردم

یعنی من حق اینو ندارم چند ساعت برای دل خودم باشم؟

حالم خیلی بده

و واقعا دیگه دلم نمی خواد با داداشم هم کلام بشم

دیگه اون حس سال 97 برگشته

خیلی داغونم

سکوتم را شکستم...
ما را در سایت سکوتم را شکستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : harfhaikhodemony بازدید : 40 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1402 ساعت: 15:14